جدول جو
جدول جو

معنی نخل پیرا - جستجوی لغت در جدول جو

نخل پیرا
(اَ)
که نخل خرما را بپیراید و مواظبت کند، نخلبند. رجوع به نخلبند شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل پیرا
تصویر گل پیرا
کسی که کارش پیرایش دادن و تربیت کردن گل است، باغبان، گل کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخن پیرا
تصویر ناخن پیرا
آلتی که با آن ناخن را کوتاه کنند، ناخن گیر، کسی که ناخن های دست و پای دیگران را می چیند و صاف می کند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
عمل نخل پیرا. رجوع به نخل پیرا شود
لغت نامه دهخدا
(نَ تَ)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
ناخن گیر. ناخن چین. ناخن پیرای. رجوع به ناخن پیرای شود: و اگر بدین کفایت نکند به ناخن پیرا بردارند تا خون تمام برود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(حَ فَ)
نقش زدا:
شیده نامی به روشنی چون شید
نقش پیرای هر سیاه و سپید.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
مرکّب از: گل + پیرا، پیراینده، پیرایش دهنده گل. آنکه گل را بپیراید. رجوع به پیراستن شود
لغت نامه دهخدا
(نَ نا خُ)
دهی است از دهستان چارکی بخش لنگۀ شهرستان لار، در 92 هزارگزی شمال غربی لنگه در جلگۀ گرمسیری واقع است و 351 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات و خرما و صیفی و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا